عشق من و سعیدعشق من و سعید، تا این لحظه: 11 سال و 24 روز سن داره
باباسعیدباباسعید، تا این لحظه: 37 سال و 9 ماه سن داره
مامان عاطیمامان عاطی، تا این لحظه: 33 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره
فرشته آسمونی مافرشته آسمونی ما، تا این لحظه: 7 سال و 23 روز سن داره
هم خونه شدن ماهم خونه شدن ما، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره

زندگی من وسعید و ...

خشم پدربزرگ نی نی

سلام نفسم خوبی عزیزم؟ مامانی چندتا خبر اول اینکه دیروز برا گواهینامه ثبت نام کردم ان شاالله از شنبه کلاسام شروع میشه دعا کن زودی قبول بشم خبر بعد دیروز نهار خونه مامان فاطمه دعوت بودیم بابایی زود اومد دنیالم خلاصه سر سفره اخبار داشت از نمایشگاه اسباب بازی میگفت که یه دفعه بابابزرگ به حرف اود که من نمیخواستم چیزی بگم ولی شما مجبورم کردید و .... کلی حرف زد ک دوساله خونه خودتونید به فکر بچه باشین من چیزی نگفتم اما بابایی جواب داد که ما بچه نمیخوایم و عصبانی شد الکی اومدیم خونه کلی خندیدیم به حرفای بابابزرگ خلاصه درجریان باش که همه منتظر شمان پس لطف کن کم تر ناز کن و قدم رو چشم ما بذار عزیز دلم خودت دعا کن ان شالله جواب ازمایش باباجون خوب باشه و...
18 مرداد 1394

تولد بابا سعید با تاخیر...

سلام عشقم خوبی عزیزم ببخشید خیلی وقته برات ننوشتم یکم سرم شلوغ بود نشد بنویسم روز جمعه تولد بابایی بود من روزپنج شنبه ساعت دو و نیم رسیدم خونه سریع کارامو انجام دادم و کیک درست کردم ساعت 4 و 40 دقیقه درحال اهنگ انتخاب کردن بودم ک باباجون اومد خودش هم یادش رفته بود تولدش براش یه موزر بینی و گوش خریدم ان شاالله به سلامتی استفاده کنه جونم برات بگه که 23 خرداد ک بابایی رفته بود دکتر،گفته بود تعداد27 تا اما بقیه فاکتورها خوب بود دکتر گفن دوباره ازمایش بده شاید اشتباه شده بعد چند روز دوباره ازمایش داد تعداد31 شد دارو دو ماهه داد و گفت درطول درمان اقدام ممنوع، منم سعی کردم به بابایی برسم همش خوراکی های گرم و مقوی براش درست میکنم باهم میخوریم و ا...
12 مرداد 1394
1